جدول جو
جدول جو

معنی گله مرغان - جستجوی لغت در جدول جو

گله مرغان
(گَ لَ / لِ / گَلْ لَ / لِ یِ مُ)
یکنوع پرده ای است که هر نقشی که در آن است تصویر پرندگان است. گله بمعنی پرده است و هنگامی که دسته ای از مرغان در آسمان پرواز کنند از نظر شباهت آنان را به پردۀ فوق که نقش پرندگان دارد تشبیه کنند. (شعوری ج 2 ورق 323)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

نوعی بیماری آبله با عوارض سبک که بیشتر در کودکان و کسانی که آبله کوبی کرده اند بروز می کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از گله چران
تصویر گله چران
چرانندۀ گله، کسی که گله را به چرا ببرد، شبان، چوپان
فرهنگ فارسی عمید
(بِ لَ / لِ مُ)
بیماریی است عفن و ساری مخصوص اطفال و علامت آن بروز دانه های آبداری است در بشره و بیش از چند روز نپاید
لغت نامه دهخدا
(گِ لَ / لِ)
دهی است از دهستان سرشیو بخش مریوان شهرستان سنندج که در 35هزارگزی شمال راه شوسۀ سنندج به مریوان واقع شده است. هوای آن سرد و سکنۀ آن 150 تن است. آب آنجا از چشمه ها تأمین میشود. محصول آن غلات، لبنیات، حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالروو صعب العبور است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(گَ شِ)
دهی است از دهستان گوغر بخش بافت شهرستان سیرجان، واقع در 35000گزی شمال باختری بافت و 4000گزی چهارطاق. هوای آن کوهستانی و سرد، دارای 100 تن سکنه است. آب آنجا از رودخانه تأمین می شود. محصول آن غلات و حبوبات، شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(چَ بِ فُ)
چرانندۀ گله. چوپان. شبان. و رجوع به گله شود
لغت نامه دهخدا
(گُ مُ)
دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 4هزارگزی جنوب اردبیل و 2هزارگزی راه شوسۀ خیاو و اردبیل. هوای آن معتدل و دارای 10 تن سکنه است. آب آن از رود و محصول آن غلات و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
بیماری است عفن وساری مخصوص اطفال وعلامت آنبروز دانه های آبدًاری است در بدن وبیش از چند روزبطول نمیکشد (ضمناً واگیر هم داردحتی در بزرگسالان)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گله چران
تصویر گله چران
کسی که گله را چرا دهد چوپان شبان راعی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبله مرغان
تصویر آبله مرغان
((~. مُ))
مرضی است شایع میان انسان و طیور
فرهنگ فارسی معین